پيام
+
يك مگس افتاده است توي سيني نيمه جان / چون زده او شيرجه صاف توي استكان / من خودم با قاشقم داده ام اورا نجات / داشتم هم ميزدم چايي ام را با نبات / او كمي ترسيده است، كج شده بال و پرش / يك تفاله چاي هم مانده بر روي سرش / اي مگس جان ! استكان نيست استخر و سونا / كار ِ تو كرده كثيف، چاي ِ شيرين ِ مرا ( ليلا خيامي)

سوپرمن
88/9/9
مرصاد
بهبه احوال عباس آقاى گل .. عجب اينورا اونم با آقا/خانم مگسه!
سوپرمن
سلام ! اين آخه مگسه سوسك نيست. من هوز اون عكسه كه اسپايدر من بود را دارم كه شما داده بودين.
مرصاد
آره متوجه شدم .. اصلاحش کردم
مرصاد
جدى؟ تو مگه منو يادته هنوز؟ ماشاءالله آقا پسر باهوش
سوپرمن
اوهوم بله يادمه ... مگه همون عكسو كه مرد ِ عنكبوتي بود شما ندادين بهم؟ موس و بود با صفحه ي كليد