سوپرمن
رسیده از فرات و
رسیده توی صحرا
رسید مرده زخمی
رسیده مرد سقا
رسیده مرد پاکی
شبیه ماه ِتابان
گرفته مشک ِ آبی
ولی میان ِ دندان
رسیده تا ببوسد
کمی برادرش را
رسیده تا بگوید
کلام ِ آخرش را
رسیده تا بگوید
بریده دست و پایم
رسیده تا بگوید
مُحب و با وفایم.
شاعر: مهدی ِ وحیدی ِ صدر
----------------------------------------------------
میرم مسافرت با خاطرات ِ عزاداری برمی گردم ایشالله
نوشته شده در دوشنبه 87/10/16ساعت
11:18 عصر توسط سوپرمن نظرات ( ) |
Design By : Pichak |